خوب دیگه به پایان بحث رسیدیم. حقیقت ش اینه که دیگه نقشه مقشه ای در کار نیست. مدار چار و پنج طبقه رو خودتون می تونید به راحتی بر اساس مدار فرمان ساختمون سه طبقه طراحی کنید.
اما چرا کشوندمتون اینجا. علتش ساده س. یه چیزی مونده که فک می کنم باس توضیحش بدم و بعد بحث رو تموم کنم.
اون یه نکته ی آخری هم اینه که داداش من تنبلی بسه!!! اگه می خوای این مطالب رو کپی پیست کنی و ببری بدی به استادت بخونه کور خوندی...... با این ادبیات بعیده که طرف بهت نمره بده. مجبوری کل مطلب رو از سر تا ته بخونی و بعد بشینی ویرایش ش کنی.... روی عکسها هم واتر مارک گذاشتم تا کپی پیست کردن شون سخت بشه.
من قصدم این بود که اینجا یه بحث فنی بکنم اما از اونجا که الان بچه درس خونهای مملکت خیلی دیگه بعله شدن ترجیح دادم که زبون نوشتاری م رو ب زبون گفتاری نزدیک کنم تا کار تنبل جماعت رو به اندازه ای که در توان م هست سخت کنم.
البته من می دونم که شما یی که اهل تقلب هستی در نهایت تقلبت رو میکنه و از هرفرصتی برای درس نخوندن استفاده می کنی. خوب برام مهم هم نیست... به درک که درس نمیخونی!
مخاطب اصلی من توی این ده تا نوشته اون معدود بچه درس خونهایی هستن که واقعا بچه درس خون هستن. اونها خودشون میتونن گلیم خودشون رو از آب بکشن بیرون. این دسته از آدما خودشون بدون تکیه به دیگران کارشون رو پیش می برن... نوشته های من فقط براشون می تونه نقش یه کاتالیزور رو بازی کنه.
پس به سلامتی بچه درس خونها....اونهایی که مغزشون رو قرار نیست آک بند تحویل حضرت عزرائیل بدن.
یا حق
رضا کیانی موحد